احتکار اجبار گونه
اکتبر 15, 2014مرگ و سوگ
اکتبر 28, 2014نوشته شده توسط :
دکتر یعقوب اسماعیلی – پریسا وحیدی
در کتاب ( خانواده در امروز و فردا ) نوشته آلاکوونتو آمده است در روزگار پیشین ، طبیعت انسان با امروز فرق داشت . در آن روزگار نه مردی بوده و نه زنی در نتیجه نه دعوایی بوده و نه دعوای خانوادگی . در آن روزگار مردانی زندگی می کردند که بی اندازه عاقل، مهربان وخوش قیافه بودند. آنها همچنین بی اندازه قوی بوده وهرسال نیزقدرتمندتر میشوند. دریک روز آفتابی توجه زئوس (یکی ازخدایان درافسانه یونان قدیم) به این طبقه از موجودات معطوف گشت واز ترس اینکه مبادا آنها خیلی قدرتمند شوند وادعای خدایی کنند آنها را به دو قسمت مرد و زن تقسیم کرد و در تمام جهان پراکند.از این روست که انسان همیشه به دنبال نیمه گمشده خود میگردد.دربعضی مواقع انسان نیمه دوم خود را پیدانمی کند، بلکه نیمه کسی دیگر را میابد.این افسانه نشانه این است که زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده اند. همانگونه که پیوند انها طبق ایین وقراردادهای رسمی واجتماعی برقرار میشود. اما چنانچه طرفین به دلایل گوناگون شخصیتی ، محیطی و اجتماعی با یکدیگر زندگی کنند به ناچار باید طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا شوند. متاسفانه در حال حاضر در برخی از کشورهای صنعتی پیشرفته نیز میزان طلاق تا پنجاه درصد افزایش یافته است. دشواریهای این جدایی گاهی چنان ناگوار است که منجر به سرخوردگی یا افسردگی نه تنها در والدین به ویژه مادران ، بلکه اسیب های روانی جبران ناپذیری در فرزندان خواهد داشت. بنابراین زناشویی حیاتی ترین و سرنوشت سازترین تصمیمی است که فرد در زندگانی خود میگیرد؛ به گونه ای که زناشویی موفق تصمیم گیری در زمینه های تحصیلی ، شغلی و اجتماعی را شکوفاترگردانیده و زناشویی ناموفق تصمیم گیری های فوق را تضعیف می سازد.
طلاق مانند هرپدیده اجتماعی دیگری دارای ریشه های مختلفی است که پژوهشگران سعی کرده اند علت های اصلی طلاق را پیدا کنند در زیر به تعدادی از آنها اشاره می شود :
– انتظارهای زیاد از روابط زناشویی
– مسائل جنسی یا تغییر نگرش درباره ی روابط جنسی
– دخالت اطرافیان در زندگی خصوصی
– اعتیاد به مواد مخدر یا الکل
– عدم تناسب فرهنگ خانوادگی و روحیات زن ومرد با یکدیگر
طلاق به عنوان آخرین راه حل برای مشکلات زناشویی مطرح است .
به دنبال جدایی زن وشوهر ، مشکلات شغلی ، مسائل اقتصادی و قضایی ، تنشهای مربوط به تهیه ی وسایل زندگی و سازمان دادن کارهای خانه ، زیاد می شود .
گاه اختلافات جزئی چون جرقه هایی کوچک، آتش بزرگی را ایجاد می کند که باعث ویران شدن خانواده می شود .
محققان بر این باورند که آمار رو به افزایش طلاق در هیچ عصری ، این چنین نگران کننده نبوده است.
هنگامی که رابطه ازدواج از هم می پاشد در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد می شود :
طلاق عاطفی: زمانی رخ می دهد که ازدواج دستخوش تباهی می شود .
طلاق قانونی : طلاق اقتصادی، که در رابطه با توافقهای مالی مانند مهریه است.
طلاق هم والدی: که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند است.
طلاق اجتماعی: که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ می دهد .
طلاق روانی: که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود و مشکلات مربوط به فکر کردن بر اساس ضمیر “من” و نه “ما” است.
اگر طلاق را نقطه مقابل ازدواج موفق و خوب تلقی کنیم ، در این صورت پدیده ای ناراحت کننده قلمداد خواهد شد . سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است مثل نگرش درمورد ازدواج ناموفق ، شخصیت فرد و محیط اجتماعی ؛با در نظر گرفتن این مسائل ، میتوان گفت که متارکه کنندگان باید سه فعالیت اصلی زیر را در نظر بگیرند تا بتوانند با موقعیت تازه ی خود سازگار شوند:
– پذیرش جدایی و عدم تعهد عاطفی نسبت به همسر قبلی
– تلاش برای حل کردن مسائل روزانه
– برقراری روابط اجتماعی تازه
توافق و تفاهم زوجین در برخی زمینه ها نیاز به سالها وقت دارد ؛ یک زوج موفق احتمال دارد که با یکدیگر درگیر شوند ولی با اختلافات خود منصفانه برخورد می کنند ؛ درواقع ناکامی در ازدواج به علت عدم توانایی زوجین در ایجاد ارتباط منطقی و عبور از بحرانها و حوادث زندگی می باشد .
باید بدانیم دوست داشتن و عشق آموختنی است و نیاز مداوم به تمرین و بازآموزی دارد. عشق میان زن و مرد مانند نهال است که اگر از آن مراقبت به عمل نیاید خشک می شود ؛ پس به این مسئله اکتفا نکنید که یکبار ابراز علاقه برای همیشه کافی است ؛ رسیدگی روزانه به این نهال قطعا الزامی است .
1 Comment
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است. ممنون عالی بود