خودشناسی تا چه حد در زندگی اهمیت دارد
سپتامبر 2, 2018
بازی نقش | درمان مبتنی بر بازی نقش (Role-Playing) در درمان فوبیا
سپتامبر 4, 2018
آدلر یکی از روانشناسان به نام، توجه ویژه‌ای از دیدگاه روان‌شناختی به نقش ترتیب تولد در سبک زندگی و جایگاه فرد در خانواده دارد. البته گاهی بنا به دلایلی ممکن است فرزند دوم خانواده در جایگاه فرزند اول ایفای نقش کند، بدین ترتیب باز هم بیان می‌شود که درست است که ترتیب تولد در تصمیم‌گیری و سبک زندگی فرد دخیل است اما باید موارد دیگر را هم در کنار آن در نظر گرفت که محیطی فرد در آن رشد کرده، آموزش‌ها و تجارب دوران کودکی و تعاملات خانواده نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.
نقش ترتیب تولد در سبک زندگی افراد چگونه است؟
بررسی نقش ترتیب تولد در سبک زندگی در کنار دیگر موارد قبل از ازدواج می‌تواند کمک کند تا ما پیش‌بینی بهتری از فرد منتخب خود داشته باشیم.
افرادی که در فضای خانوادگی مشابه رشد کرده‌اند و صفات فردی مشابه دارند به مسائل زندگی تقریباً یکسان نگاه می‌کنند و با مشکلات مشابه‌ای نیز دست به گریبانند.
نقش ترتیب تولد در سبک زندگی افراد چگونه است؟
فرزند اول و اثر گذاری بر زوجین
در بررسی نقش ترتیب تولد در سبک زندگی متوجه می شویم که معمولاً فرزندان اول به علت بی‌تجربگی و خامی پدر و مادر کم و بیش دستخوش اشتباه‌های مختلف آنها در هر زمینه‌ای می‌شوند تا پدر و مادر از طریق آزمایش و خطا در مورد آنها تجربه کسب کند.
فرزند اول همواره مورد توجه خاص والدین و اقوام قرار می‌گیرد. توقعات بیش از اندازه و انتقادها و سرزنش‌های کلافه‌کننده فراوانی برای فرزند اول وجود دارد.
فرزندان اول همواره به دنبال پذیرش و تأثیر دیگرانند. آنها زندگی را جدی می‌گیرند و مسئولیت‌پذیری بالایی دارند و افرادی قابل اعتماد و وظیفه‌شناس هستند.
فرزندان اول معمولاً به سختی تلاش می‌کنند تا به موفقیت‌های مورد قبولی دست پیدا کنند.
فرزند اول همواره در جهت دیده شدن و اول بودن و مورد قبول بودن تلاش می‌کند. او تا حدودی هم نازپرورده می‌شود، البته تا زمانی که برادر و خواهر جدید وارد زندگی او نشده باشد.
با ورود فرزند دوم، فرزند اول حس می‌کند در حق او ظلم شده است و دوران کودکی‌اش مختصر و کوتاه بوده است زیرا همواره والدین به او گوشزد می‌کنند که تو بزرگ‌تری!
حتی خطاها و اشتباه‌های فرزندان دیگر به خاطر سهل‌انگاری فرزند اول دیده خواهد شد.
اما فرزند اول همواره قدرت را نسبت به فرزندان دیگر در دست دارد.
فرزندان از او به خوبی حرف‌شنوی دارند حتی گاهی بیشتر از والدین، لذا سلطه‌طلبی و حکم‌فرمایی و قدرت‌طلبی معمولاً جزو خصوصیات اصلی فرزندان اول خانواده است.
فرزندان اول می‌دانند که چگونه می‌توانند جای خود را در میان خانواده باز کنند.
فرزند دوم
برای فرزندان دوم به این صورت است که معمولاً سعی می‌کنند مراحل آموزش را به نسبت فرزند اول سریع‌تر بگذرانند.
حرف‌شنوی بیشتری از والدین دارند. آنها از همان بدو تولد توجه والدین را با فرزند اول تقسیم می‌کنند.
آنها معمولاً ریسک‌پذیرتر هستند. در بیشتر مواقع متفاوت از فرزند اول عمل می‌کنند و روابط اجتماعی قوی‌تری دارند. دوستان بیشتری دارند و کمتر از فرزند اول از آنها انتقاد و شکایت می‌شود.
فرزند میانی
در نقش ترتیب تولد در سبک زندگی ، پیش‌بینی شخصیت فرزندان میانی از فرزندان دیگر دشوارتر است.
فرزندان میانی از هر سو مورد فشار و هجوم فرزندان اول و آخر خانواده هستند.
آنها میانجیان خوبی می‌شوند و همچنین سیاستمداران قابلی هستند.
بیشتر به دوست اهمیت می‌دهند.
توانایی آنها در مذاکره و گفت‌وگو قابل توجه می‌باشد.
آنها سازش‌پذیری بیشتری در زندگی دارند و در حل منازعات توانایی بهتری دارند.
معمولاً فرزند میانی شخصیتی متضاد با فرزند اول دارد، اگر مثلاً فرزند بزرگتر از او، در ورزش مورد قبول باشد، او در درس و تحصیل تلاش خود را می‌کند.
از همان ابتدا می‌آموزند که زندگی غیرعادلانه است و باید با خواهر و برادر بزرگتر و کوچکتر از خود کلنجار بروند از این رو فرزند میانی راه‌هایی را برای رسیدن به هدفش می‌آموزد که باعث می‌شود نحوه تعامل با دیگران را بهتر بیاموزد.
نقش ترتیب تولد در سبک زندگی افراد چگونه است؟
فرزند آخر
ته تغاری خانواده معمولاً نازپرورده‌تر از بقیه است.
آنها شخصیت حمایت‌طلب دارند و خودشان را زیاد به سختی نمی‌اندازند.
مورد توجه اعضای خانواده هستند.
معمولاً راه‌هایی را می‌روند که دیگر فرزندان آن راه‌ها را انتخاب نکرده‌اند.
شوخ و بذله‌گو می‌شوند و حساس و نکته‌سنج.
کمتر از فرزند اول اشتباه می‌کنند زیرا نتیجه اشتباه‌های او را دیده‌اند.
تک فرزند
تک فرزندها در نقش ترتیب تولد در سبک زندگی از خیلی جهات شبیه به فرزندان اول هستند.
تک فرزندها از آنجا که بیشتر ارتباطشان با پدر و مادر است، ارتباط و رقابت با همسالان را به خوبی نمی‌آموزند و با کوچکتر از خود یا بزرگتر از خود ارتباط بهتری برقرار می‌کند.
تک فرزندها همواره ترس از عدم تأثیر و شکست را دارند.
به انجام درست کارها توجه خاص دارند.
انگیزه پیشرفت در اینها مانند فرزندان اول بسیار زیاد است و تلاش می‌کنند تا بهترین کار را ارائه دهند.
در تعامل با بزرگترها موفق عمل می‌کنند تک‌فرزندها از همه چیز حتی خودشان انتقاد می‌کنند.
خیلی زود درس‌های زندگی را می‌آموزند معمولاً به والدین یا یکی از آنها وابسته می‌شوند.
به جزئیات توجه دارند و برای مورد تأیید و تحسین دیگران نگران هستند.
