فوبیای دندانپزشکی را این جوری دور بزنید
آوریل 30, 2016اختلال شخصیت خود-بزرگ بینی
می 1, 2016بسیاری از پژوهش ها نشان داده اند که زنان نگرش بهتری به گرفتن کمک از روانشناس دارند و دیده شده است که در مواقع لزوم، زنان بیشتر از مردان به روانشناس مراجعه داشته اند. این نرخ پایین تقاضا برای گرفتن کمک از روانشناس که در مردان دیده می شود، گاهی اوقات باعت بحرانی شدن وضعیت آنان شده و حتی می تواند منجر به خودکشی در آنان شود. حتی زنانی که افکار خودکشی دارند، بیش از مردان با افکار خودکشی اقدام به طلب کمک از روانشناس کرده اند. در واقع مردان با آشفتگی های هیجانی و روانی، چه خفیف و چه شدید با احتمال کمتری نسبت به زنان به مراکز مشاوره و روانشناسان مراجعه می کنند.
این در حالیست که میزان کمتر مراجعه به روان درمانی در مردان، نمی تواند به دلیل سلامت روانی بیشتر آنان باشد؛ بلکه باید به تفاوت بین زن و مرد در درک نیاز و رفتار “کمک گرفتن” مربوط باشد. از یک نقطه نظر، تفاوت زنان و مردان در گرفتن کمک از روان شناسان به این مربوط می باشد که زنان به راحتی احساس آشفتگی و ناراحتی را شناسایی می کنند، همچنین نسبت به مردان راحت تر می پذیرند که یک مشکل هیجانی و یا آشفتگی روانی دارند.در حالیکه مردان در تشخیص این مطلب که ممکن است مشکل هیجانی و روانشناختی داشته باشند، ضعیف تر از زنان می باشند بطوریکه بطور معمول مردان مشکلات و ناراحتی های روانشناختی خود را به عنوان مسائل و سختی های عادی و روزمره تلقی می کنند.
عامل دیگر میتواند مرتبط با ترس از دست دادن کنترل و استقلال آنان باشد. متاسفانه بسیاری از مردان بگونه ای بزرگ شده اند که از هرگونه شرایطی که باعث شود احساس کنند کنترل خود از دست می دهند، اجتناب می ورزند. مردان استقلال و خود کفایی را بگونه ای باارزش می دانند که همین امر منجر به عدم استفاده از خدمات روان درمانی می شود؛ چرا که کرفتن کمک با استقلال آنان در تعارض است. مراجعه به روان شناس برای گرفتن کمک می تواند برای مردان چالش برانگیز باشد، چرا که بنظر می رسد مردان گرفتن کمک را مساوی با شکست، از دست دادن کنترل و ضعف می دانند. برای مثال می توان به وفور در مردان مشاهده کرد که در حال گم شدن در مسیری، به سختی حاضر به پرسیدن آدرس می شوند. در واقع باورهای سنتی “مرد بودن” مانند مستقل بودن و تکیه کردن بر خود، می تواند موانع مهمی در این راه محسوب شوند. مردان در برابر گرفتن کمک مقاومت دارند به این دلیل که فکر می کنند قدرت و مقام آنان زیر سوال می رود؛ بطوریکه برای بسیاری از مردان گرفتن کمک از روان شناس منجر به احساس شرم و تحقیر ناشی از تسلیم خود به درمانگر می باشد.
از عوامل دیگر می توان به ترس از ابراز احساسات اشاره کرد. برای مثال به اکثر مردان در دوران کودکی آموخته شده که “مردها گریه نمی کنند” و در نتیجه اینگونه افراد تمایل به مخفی کردن احساسات خود دارند تا مبادا بر خلاف آموخته های اجتماعی رفتار کرده باشند. مردان و پسران می آموزند که ابراز احساسات خود را محدود سازند تا برچسب ضعیف بودن و ناشایستگی به آنان زده نشود.
مردان همچنین از برقراری صمیمیت واهمه دارند و در نتیجه تمایل آنان در بیان مشکلات به یک درمانگر کاهش می یابد.