Bipolar disorder : New MRI imaging provides new picture, new insight
جولای 4, 2015Caregiver, families with mentally ill members all need help
جولای 11, 2015آلوده شدن ذهن به یک یا چند خطای شناختی
( قسمت اول )
نوشته شده توسط :
خانم سهیلا شریعت ( کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی )
امروزه بسیاری از افراد در جریان تفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح ناخواسته دچار خطاهای شناختی می شوند. بسیاری از گرفتاری های مردم به دلیل آلوده بودن افکارشان به ابن نوع خطاهاست. به نظر می رسد افسردگی، بی قراری، رقابت های ناصحیح، خشونت- پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای ناسازگارانه ما بی ارتباط با خطاهای شناختی نباشد.
آنان که تفکر غیر منطقی دارند و یا خطاهای شناختی در افکارشان هویدا ست در بسیاری از موارد از این خطاها اطلاعی ندارند و شاید همین عدم اطلاع باعث آلودگی افکارشان می شود.
- مهمترین خطاهای شناختی از این قرارند:
- تفکر دوقطبی (همه یا هیچ) : آدمها یا اتفاقات را به صورت همه یا هیچ / سفید یا سیاه می بینند، هر چیز کمتر از کامل شکستی بی چون و چرا ست. ” مثلا” همه مرا کنار گذاشته اند یا هیچ کس مرا دوست ندارد”. فرد یک رفتار، فکر، موفقیت، پدیده یا موضوع را یا بد بد و یا خوب خوب می بیند. برای مثال عده ای فکر می کنند یا باید فلان ماشین را داشته باشند و یا هیچ ماشینی نمی خواهند.
- نتیجه گیری شتاب زده : بی آنکه زمینه محکم و مستندی داشته باشید عجولانه و شتاب زده نتیجه گیری می کنید، این نوع نتیجه گیری بر دو نوع است:
- ذهن خوانی : فرض را بر این می گذارید که می دانید آدم ها چگونه فکر می کنند بی آنکه شواهد کافی درباره افکارشان داشته باشید. به این ترتیب بیشتر وقت ها بدون بررسی کافی نتیجه می گیرید که کسی در برخورد با شما واکنش منفی نشان خواهد داد. ” مثلا” اوفکر می کند من یک بازنده هستم”.
- پیش گویی : آینده را پیش بینی می کنید و پیش بینی می کنید اوضاع بر خلاف میلتان پیش نخواهد رفت و وضع بدتر خواهد شد یا خطری در پیش است. ” مثلا” در امتحان قبول نخواهم شد”.
- فاجعه سازی : بر این باورید که آنچه اتفاق افتاده است یا اتفاق خواهد افتاد آنچنان دردناک و غیر قابل تحمل خواهد بود که نمی توانید آن را تحمل کنید مثلا” اگر در امتحان رد شوم وحشتناک است.
- برچسب زدن : برچسب زدن شکل حاد تفکر همه یا هیچ است. در این خطا یک ویژگی منفی خیلی کلی را به خود یا دیگران نسبت می دهید. مثلا” به جای اینکه که بگویید اشتباه کردم به خود برچسب منفی می زنید و می گویید من بازنده هستم. گاه هم اشخاص به خود یا دیگران برچسب هایی مانند احمق، بی دست و پا، بی لیاقت و … می زنند. وقتی کسی در مخالفت با نظرات شما حرفی می زند ممکن است او را متکبر بنامید. بعد احساس می کنید مشکل به جای رفتار یا اندیشه بر سر شخصیت یا جوهر ذات اوست در نتیجه به کلی اورا بد قلمداد می کنید و در این شرایط فضای مناسب برای ارتباط سازنده از بین خواهد رفت. برچسب زدن غیر منطقی ست انسان وجود خارجی دارد اما ذاتا” بازنده و احمق نیست این برچسب ها تجربه های بی فایده ای هستند که به خشم، اضطراب، دلسردی و کاهش عزت نفس منجر می شوند.
ادامه مطلب را در قسمت دوم مقاله مشاهده نمایید
نوشته شده توسط :
خانم سهیلا شریعت ( کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی )
جهت اطلاع و رزرو وقت مشاوره حضوری بر روی گزینه کلیک کنید
جهت اطلاع و ثبت نام کارگاه های آموزشی – درمانی نمایید