رابطه زیبا ، رابطه ای پایدار
می 17, 2015مشاجره زن و شوهر
ژوئن 2, 2015تأثیر جادویی قصه بر کودکان
نوشته شده توسط :
شیما ستاری ( کارشناس ارشد روانشناسی عمومی )
قصه هایی که کودکان میشنوند، آنچنان تأثیر ناخودآگاهانه ای بر آینده آنان دارد که اگر والدین، مربیان، قصه گویان و داستان سرایان توجه بیشتری نسبت به آن داشته باشند، در پرورش کودکان خلاق تر وموفق تر تلاش بیشتری خواهند کرد.
هر کودکی دیر یا زود داستانی درباره ی کسی یا شخصیتی می شنود و آن را الگوی خود میکند. ممکن است داستان جن و پری باشد که مادربزرگش برای او تعریف کرده یا قصه ای که مادرش برای وی خوانده است. هر کجا که این قصه ها را می شنود، آن را باز می شناسد و می گوید: ((این منم)). در اینصورت این داستان پیش نویس [نمایشنامه] زندگی او می شود و بقیه عمر خود را برای تحقق بخشیدن به آن صرف می کند.
حتی یک مربی پیش دبستانی یا آموزگار با تجربه دبستانی می تواند نتیجه را پیش بینی کند، اینکه سرانجام یک کودک خاص پایانی شاد است یا ناشاد، برنده است یا بازنده. خواسته ی اصلی داستانی که برای کودک تعریف می شود، فرمان است. تا پایان عمر چنین است، مگر آنکه تحول قابل ملاحظه ای بوجود آید، حتی تجارب زندگی یا روان درمانی قدرت نفوذ و تأثیر کندتری دارند.
از نظر اریک برن اطلاع از موضوع پیش نویس زندگی افراد بسیار مهم است. او علت این اهمیت را در تأثیر و نقش قصه ها در زندگی افراد می داند. از نظر وی نمایشنامه زندگی هر فرد ممکن است مبتنی بر توهمات باشد، مثلا اینکه سرانجام فرشته نجات از راه می رسد تا ناجی ما از بدبختی ها شود، یا عزرائیل که می آید تا حلال همه مشکلات بازندگان باشد. برای تفسیر روانشناسانه قصه ها راه های مختلفی وجود دارد. یکی از راه ها این است که قهرمانان افسانه ها را به سه دسته ((آزار دهندگان)) ، ((قربانیان)) و نامادری های مکار، زنان جادوگر، غول ها ، گرگ های بد، اژدها و دیگر جانوران وحشی اند. (( قربانی)) ها، قورباغه ها، بچه های سر راهی ، زیبایان خفته، دختران فقیر دم بخت، یا اردک های زشت و دیگر انواع حیوان ها هستند. ((ناجی ها)) فرشتگان نیک سیرت، جادوگران دانا، پریان نیکوکار، فرشتگان خوش تیپ و شاهزاده خانم های مهربان. هر کودکی با داستانی که می شنود، متناسب با ادراکی که از خود دارد، با یکی از انواع سه گانه فوق همانندسازی می کند. کودکی که پدر یا مادر مستبد دارد ممکن است خود را با قربانی قصه و یا آزاردهنده ی قصه همانندسازی کرده و در صدد انتقام گرفتن برآید.
در بزرگسالی برای رها شدن از وضعیت سحر آمیزی که واسطه ی همانند سازی با داستان ها در دوران کودکی انجام داده ایم، اوقات بسیار سختی خواهیم داشت. در تخیلات خود تصور می کنیم که اگر بتوانیم زندگیمان را طوری بنا کنیم که مثل زندگی شاه پریان یا دیگر قهرمانان قصه ها پیش برود، ما هم می توانیم در سعادت و خوشبختی جاودان به سر بریم. اما مشکل اینجاست که داستان ها کودکان را شدیداَ فریب می دهند. این داستان ها به ما می آموزند که اگر بخواهیم اتفاق خوبی برایمان پیش بیاید، باید به حد کافی قربانی شویم تا مستحق آن اتفاق خوب شویم، علاوه بر این، مشکل عمده این است که راه حل ارائه شده، راه حلی جادویی است و کاربردی در واقعیت ندارد. البته نکته مثبتی هم هست و آن اینکه وقتی کودکان احساس ضعف میکنند، داستان ها به آنان احساس قدرت وتسلط بر زندگی خودشان را میدهند. هر چه محیط کودک آسیب تر و کودک آسیب پذیرتر باشد، غرق شدن وی در تخیل و دوری از واقعیت عمیقتر است. کودکی که در محیط آسیب زا زندگی می کند، قادر به درک کردن فشاری که بر وی وارد می شود نیست. تصمیم هایی می گیرد و مجبور است تا به ترکیب کردن تصمیم خود با الگویی شناخته شده بپردازد. این الگو معمولا مبتنی بر شخصیتی است که کودک در افسانه، اسطوره، فیلم سینمایی یا احتمالا زندگی واقعی دیده است. ممکن است در شخصیتی که برای همانند سازی انتخاب می کند، دخل و تصرف زیادی کند. باید توجه داشت که خردسالان هنگام انتخاب شخصیت افسانه ای خود همیشه موضوع آن را تکمیل می کنند تا متناسب با شرایط محیطی، نیازها و اطلاعاتشان شود.
در بررسی پیشینه پژوهش درباره ارتباط بین پیش نویس زندگی افراد با داستان های مورد مطالعه آنان می توان به کارهای مک کلند اشاره کرد. نتایج پژوهش او نشان می دهد میان داستان هایی که بچه ها می خوانند و یا می شنوند، و انگیزه های زندگی رابطه ای معنادار وجود دارد. سال ها بعد رودین که مطالعات مک کلند را ادامه داد، نتیجه گرفت میان علل مرگ افراد با داستان های مورد علاقه شان همبستگی وجود دارد.
پیش نویس ها | |
سازنده (برنده) | بی حاصل یا مخرب (بازنده) |
امیر ارسلان نامدار ماهی سیاه کوچولو
خیروشر دمیان کدوی قلقلی زن اشکها و لبخندها داستان پداگوژیکی گنجشک و غوزه پنبه |
سیندرلا شنل قرمزی
حسنی تنبل هنسل و گرتل بر باد رفته خاله سوسکه اطلس زیبای خفته بزبز قندی (ایجاد ناامنی) |
ممکن است این یافته ها با باورهای دیرین برخی از ما بزرگسالان همسویی نداشته باشد ولی حقیقتی که وجود دارد.
اما لازم به ذکر است که بگوییم قصه می تواند بار مثبت را هم خیلی خوب و سریع انتقال دهد :
انتقال ارزش ها :
می تواند در داستان ها صورت بگیرد مثل چوپان دروغگو
قصه عواطف هم می تواند ایجاد کند:
قصه هایی که مهر و محبت در شخصیت های اصلی اش نمایان است.
قصه ها ی آموزشی:
آموزش اعداد یا مهارت های جدید ولی در غالب داستان
آموزش نظم وانضباط:
می توانیم در غالب داستان نظم و انضباط را در کودک بوجود آوریم.
حل مسئله:
که در غالب قصه به کودک آموزش میدهیم که وقتی با مشکلی مواجهیم باید چگونه آن را حل کرد.
تغیر در رفتار:
که با قصه های مربوط می توان نتیجه گرفت.
نوشته شده توسط :
شیما ستاری ( کارشناس ارشد روانشناسی عمومی )