2014

استرنبرگ در ۱۹۸۶ بیان می کند که مؤلفه های عشق با در نظر گرفتن روابط درونی که با یکدیگر دارند اشکال متفاوتی از عشق را در ترکیب های مختلف، به وجود می آورند. از ترکیب این مؤلفه ها با یکدیگر هشت شکل عشق بدست می آید. تجارب عاشقانه ای که منجر به هر یک از این اشکال می شود با یکدیگر متفاوتند. این اشکال هشت گانه به شرح زیرند:

ملیحه خانمی سی و شش ساله است. او حدود چهار ماه پیش ازدواج کرده و اخیرا از زندگیش بسیار شکوه و شکایت دارد. ملیحه بسیار زود رنج و آسیب پذیر است. او به اندک رفتاری که با نظر او مغایر باشد، واکنش نشان می دهد و آنگاه مخالفت ها و بد خلقی ها شروع می شود. او همچنین به پدر و مادرش خیلی وابستگی دارد و مرتب از آنها برای گرفتن تایید رفتارهایش نظر خواهی می کند. و والدین او نیز دختر دست پرورده خودشان را حمایت کرده و بر رفتار ناخوشایند او صحه می گذارند. هر بار که مشکلی پیش می آید،ملیحه به همسرش می گوید:که " تو مرا درک نمیکنی" ، " تو فقط به خودت فکر می کنی" و ...اینست آغاز بگومگوهای آنان!!! و اما سعید «همسر ملیحه»، فردی است

یک خانواده موفق چطور خانواده ای می باشد ؟ تا به حال به اینکه یک خانواده موفق داشته باشید فکر کرده اید؟ به نظرتان برای یک خانواده موفق داشتن چه عواملی واقعا موفق ساز هست؟ برای داشتن یک خانواده موفق شما حتما لازم نیست که والدینتان شما را خوب تربیت کرده باشند یا در کودکی الگوی خوبی داشته باشید یا منتظر جواب تایید از طرف فرزندتان باشید که مامان یا بابا چه کار خوبی می شه این کار رو انجام بدیم نه! بلکه باید تصمیم بگیرید که خانواده موفقی داشته باشید و بدانید چه عواملی باعث بوجود آمدن یک خانواده موفق می شود. اگر می خواهیم متفاوت باشیم باید تصمیم به متفاوت بودن بگیریم.منظور از یک خانواده موفق این می باشد که همه اعضا از موقعیتی که در خانواده دارند احساس رضایت می کنند . www.sedayezendegi.com

ازدواج مجدد ، فرصت یا شکست ؟! با افزایــش درصد طلاق بر میزان ازدواجهای مجدد نیز افــزوده می شود. با توجه و مقایسه دهه های ۷۰ و ۸۰ یک تغییر در میزان ازدواجهای مجدد ، به چشم می خورد.زمانی که یک همسر یا بدلیل طلاق و یا به دلیل فوت همسرش تنها می شود،چندین عامل اورا تحت نفوذ خود قرار می دهند. فشار همسالان (جفت)، روابط اجتماعی ویژه، فشارخانواده وغیره. اینهاعواملی هستند که وی را برای ازدواج مجدد ترغیب می سازند.اگرچه خیلی راحت نیست ضررهای روابط گذشته را جبران و برطرف کرد،اماگذشت زمان به این مسئله کمک خواهد کرد انگار روشهای کارآمدو معینی به ذهن شما می آیدکه کاملاطبیعی است.به خود فرصت دهید تا کاملا بتوانید موضوع را حل کنید و به جلوحرکت نمایید.تمام فشارهای عصبی پریشانی ها و نارضایتی های عاطفی،پیش از تصمیم برای ازدواج مجدد بایستی کنارگذاشته شود وگرنه ازدواج دوم شما نیز نتیجه ازدواج قبلی تان را در پی خواهد داشت.درزیر به برخی از این موارد اشاره شده است. www.sedayezendegi.com

حتما شما هم در طول زندگی خود « احساس گناه » را تجربه کرده اید. احساسی ناخوشایند و آزار دهنده که روان ما را برهم می زند و حال ما را به سمت بی کفایتی دگرگون می سازد. به راستی این چه حسی است؟ چگونه طراحی می شود؟ مضمون احساس گناه، تخطی یا لغزش اخلاقی است. علت پیدایش احساس گناه، « خطاها » و یا « غفلت ها » یی است که در رفتار دیده می شوند، و آنگاه ما را به این احساس رهنمون می سازند. سئوالی که در ذهن ایجاد می شود اینست: این خطاها و غفلت ها چگونه پدیدار می شوند؟ چطور آن ها را ریشه یابی کنیم؟ چگونه با این حس ناخوشایند برخورد اصولی شود؟ در آغاز به شناخت مسئولیت خود می پردازیم. بدین معنی که در اتفاقی که رخ داده و « حس گناه » را ایجاد کرده نقش من و مسئولیت این نقش چیست؟

آدرس و معرفی بهترین روانشناسان و متخصصین روانشناسی تهران . جهت اطلاعات بیشتر با شماره های ۸۸۵۸۳۵۴۳ یا ۸۸۵۸۳۵۶۰ تماس بگیرید. معرفی روانشناسان و روانپزشکان متخصص

ازدواج مجدد تاثیرات منفی و تاثیرات مثبتی را بر روی فرزندان می گذارد. اما تاثیرات آن چه مخرب باشد و چه نباشد اثری بدیهی است.عوامل متعددی در اینکه این تاثیرات مخرب باشد یا خیر، وجود دارند. این پرسش به وجود می آید که این تغییرات چگونه بر روی فرزندان اثر می گذارد؟ بر طبق یک مطالعه انجام شده، فرزندانی که با خانواده جدیدشان زندگی می کنند،اغلب در تعدیل روابطشان دارای مشکل می باشند. کاهش اعتبار شخصی و اعتماد به نفس ، افزایش استرس و نگرانی ، عدم دستیابی به تحصیلات عالیه و تکمیلی ، مشکلات رفتاری، روابط اجتماعی ، دیدگاه منفی نسبت به ازدواج و روابط درگیر برخی از مشکلاتی هستند که چنین فرزندانی معمولا با آن مواجه می باشند. مطالعات گوناگونی،نتایج متفاوت و ضد و نقیضی در آن داده اند و آن به این دلیل است که مقایسه مطالعات و یافته هایی که به طریق مختلف انجام گرفته است،امکان پذیر نیست.

روزانه افکار زیادی از ذهن ما میگذرد. این افکار هم مثبت هستند وهم منفی ،اما پژوهش ها اثبات کرده اند که ۹۰ درصد افکار ما منفی هستند.این مسئله به عوامل مختلفی بستگی دارد که من در زیر به ۲ مورد آن اشاره میکنم : ۱ - شیوه های تربیتی غلط : در این روش والدین در روش تربیتی خود در اکثر مواقع بجای تاکید روی نقاط مثبت کودکان بر روی نقاط ضعف آنان تمرکز کرده و دائما رفتار بد و اشتباه کودکان را به آنان گوشزد می کنند،این مسئله تاثیر بسزایی در چگونگی شکل گیری افکار کودکان در بزرگسال دارد. ۲-اضطراب : اضطراب عامل بسیار مهمی در منفی نگری افراد دارد در این مورد فرد یا به صورت ژنتیکی یا در اثر عوامل محیطی (فشارهای جامعه و محیط،شیوه های تربیتی غلط،اتفاقهای پیش بینی نشده) دچار اضطراب شده و حجم زیادی از مغزش را افکار منفی در بر میگیرد.این افراد وقت زیادی را صرف افکار منفی و پیش بینی های بد و ناگوار آینده میکنند و به ندرت اتفاقی را مثبت ارزیابی میکنند.

چگونه فرزندان با اخلاق تربیت کنیم؟ همه ی والدین آرزو دارند تا فرزندی داشته باشند که ملاک های اخلاقی مورد پذیرش جامعه و والدین را داشته باشد . به طور کلی کودکان اخلاقی در کنار والدینی پرورش می یابند که چنین کارهایی را انجام دهند، بنابراین پرورش کودکان اخلاقی بیش از آنکه به کودکان مربوط شود به ویژگی های زیر مربوط می شود که والدین می بایست تلاش کنند تا این خصوصیات را داشته باشند ؛ پس والدین دارای فرزندان اخلاقی ، ملاک های زیر را دارند